هومانهومان، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

هومان

سفر به تركيه

من عاشق مسافرتم و چند وقته رفته ام رو مخ مامان بابا كه منو ببرين مسافرت .زياد سخت نبود راه انداختنشون يه چند روزي خيلي مظلوم به مامانم گفتم فيلمهاي بلغارستانمون و برام بذاره و من هي تماشا كردمو هي اه كشيدمو و غر زدم "كه اخه من ببرين مسافرت!يه جايي كه تهران نباشه اقاخوندا هم نباشن.فقط سه روز" تازه انگشتمامو هم سه تايي مي گرفتم جلو روي مامانم ."فقط بريم بلغارستان بعد برگرديم دوباره تهران".خلاصه ما اصرار كرديم و مامان و بابا دلشون براي من ضعف كرد .البته داداش شايان هم خيلي موثر بود و بلاخره تصميم گرفته شد بريم تركيه اونم با ماشين خودمون .حالا سه روزه كه بيدار كه مي شم گريم مي گيره و غر مي زنم پس كي بريم؟من نمي خوام برم مهد.امروز مامان گفت فردا ...
17 مهر 1392

من و اينجا

از اين به بعد مامان از زبون من همه خاطرات و روزمرگي من و عكسهامو اينجا مي ذاره تا وقتي بزرگ شدم يه زندگي نامه كامل از خودم داشته باشم
17 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هومان می باشد